بسم الله
صدایی میشنید که نمیفهمید از کجاست وعصبی شده بود . نه اینکه صدا آزارش دهد و نخواد دیگه بشنوه فقط میخواست ببینه از کجاست. چند روزی بود میشنیدش. تو این چند روز هیچ وقت خوب گوش نمیداد به صدا همیشه دنبال چشمهی صدا بود، پیدا نمیکرد همه جا رو درون وبیرون خودش گشته بود چیزی نبود. یه شب قبل خوابیدن دل به صدا سپرد آنوقت بود که فهمید چیست و از کجاست.
صدایی میشنید که نمیفهمید از کجاست وعصبی شده بود . نه اینکه صدا آزارش دهد و نخواد دیگه بشنوه فقط میخواست ببینه از کجاست. چند روزی بود میشنیدش. تو این چند روز هیچ وقت خوب گوش نمیداد به صدا همیشه دنبال چشمهی صدا بود، پیدا نمیکرد همه جا رو درون وبیرون خودش گشته بود چیزی نبود. یه شب قبل خوابیدن دل به صدا سپرد آنوقت بود که فهمید چیست و از کجاست.